مریم رضایی؛ بهرنگ اسماعیلی شاد
دوره 4، شماره 2 ، مهر 1397، ، صفحه 9-32
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تبیین رابطه بین گرانباری نقش و کنترل شغلی با تاکید بر نقش میانجی سرمایه روانشناختی می باشد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک مسکن شهرستان بجنورد به تعداد 155 نفر می باشد و نمونه آماری طبق جدول کرجسی – مورگان 110 نفر میباشد که روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تبیین رابطه بین گرانباری نقش و کنترل شغلی با تاکید بر نقش میانجی سرمایه روانشناختی می باشد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک مسکن شهرستان بجنورد به تعداد 155 نفر می باشد و نمونه آماری طبق جدول کرجسی – مورگان 110 نفر میباشد که روش نمونهگیری تصادفی طبقهای است. دادههای این پژوهش توسط پرسشنامههای گرانباری نقش معظمی و گودرزی (1386)، کنترل شغلی دنیلز و هریس (2005) و سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) جمعآوری شد که پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید و روایی پرسشنامهها از نوع صوری و محتوایی بود. نتایج آماری نشان داد بین گرانباری نقش و کنترل شغلی و سرمایه روانشناختی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین سرمایه روانشناختی و کنترل شغلی رابطه وجود دارد. در نتیجه فرضیه اصلی پژوهش مورد تایید قرار می گیرد.
مریم ابهری؛ بهرنگ اسماعیلی شاد
دوره 4، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 33-60
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه گرانباری نقش و فرسودگی هیجانی با تأکید بر نقش میانجی هوش عاطفی بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری کارکنان شرکت آب منطقهای خراسان شمالی به تعداد 100 نفر بود که 80 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای هوش عاطفی پترایدز و فارنهام (2000)، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه گرانباری نقش و فرسودگی هیجانی با تأکید بر نقش میانجی هوش عاطفی بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری کارکنان شرکت آب منطقهای خراسان شمالی به تعداد 100 نفر بود که 80 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای هوش عاطفی پترایدز و فارنهام (2000)، گرانباری نقش دانشگاه میشیگان (1969)، و فرسودگی هیجانی مسلچ و جکسون (1981) بود. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد بین گرانباری نقش و فرسودگی هیجانی با نقش میانجی هوش عاطفی در کارکنان شرکت آب منطقهای خراسان شمالی رابطه وجود ندارد (05/0P>). همچنین، یافتههای تحلیل مسیر نیز نشان داد بین گرانباری نقش و فرسودگی هیجانی رابطه معناداری وجود ندارد (05/0P>)؛ بین هوش عاطفی و فرسودگی هیجانی نیز رابطه وجود نداشت. بین هوش عاطفی و گرانباری نقش نیز رابطه معناداری برقرار نبود (05/0P>). یافتههای حاصل از مقایسه بر حسب جنسیت نیز نشان داد که تفاوت معناداری بین هوش عاطفی و گرانباری نقش بر حسب جنسیت وجود نداشت ولی فرسودگی هیجانی در کارکنان زن و مرد تفاوت معناداری داشت (05/0p <)