- موضوعات روانشناختی در سازمان و مدیریت
رضا امینی بروجنی؛ علیرضا مقدم
چکیده
گرچه این پیشرفتهای فناوری باعث سرعت بخشیدن به کار و کاهش اشتباهات شدهاند اما مضراتی نیز در پی داشتهاند. یکی از این مضرات، افزایش احساس تنهایی و در پی آن گوشهگیری در سازمانها است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تنهایی کارکنان در سازمان بر پیشرفت شغلی، ریسکپذیری و اعتماد با اثر میانجی حمایت سازمانی ادراکشده است. روش پژوهش، ...
بیشتر
گرچه این پیشرفتهای فناوری باعث سرعت بخشیدن به کار و کاهش اشتباهات شدهاند اما مضراتی نیز در پی داشتهاند. یکی از این مضرات، افزایش احساس تنهایی و در پی آن گوشهگیری در سازمانها است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تنهایی کارکنان در سازمان بر پیشرفت شغلی، ریسکپذیری و اعتماد با اثر میانجی حمایت سازمانی ادراکشده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق پیش رو کلیه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شهرستان بروجن است که از بین آنها به شیوهی نمونهگیری تصادفی طبقهای، 70 نفر انتخاب شد و به پرسشنامههای مربوطه که شامل تنهایی در سازمان، پیشرفت شغلی، حمایت سازمانی، ریسکپذیری و اعتماد بود پاسخ دادند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها در تحقیق حاضر، از آمار در دو سطح توصیفی و استنباطی؛ همبستگی پیرسون، تحلیل عامل تأییدی، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری استفاده گردید. یافتهها نشان داد که بین تنهایی در سازمان با ریسکپذیری و اعتماد در سازمان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بین حمایت سازمانی ادراکشده و ریسکپذیری و اعتماد در سازمان و پیشرفت شغلی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری وجود دارد. از طرفی تنهایی در سازمان بر حمایت سازمانی ادراکشده با میانجیگری ریسکپذیری و اعتماد تأثیر منفی و غیرمستقیم دارد. همچنین بر پیشرفت شغلی با میانجیگری حمایت سازمانی ادراکشده نیز تأثیر منفی و غیرمستقیم دارد.
علی قلی پور سلیمانی؛ فیروزه علیزاده؛ سیده سعیده عالم طلب پشتیری
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1398، ، صفحه 133-156
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ارزشهای مصرفکننده بر نگرانیهای زیستمحیطی با توجه به نقش تعدیلگر اعتماد به محصولات سبز میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان شهر رشت است که حداقل یک بار از محصولات سبز (آبمیوه شادلی و یا سنایچ) استفاده کرده بودند که با توجه به جامعه نامحدود، تعداد 384 نفر از آنها از طریق روش نمونهگیری غیراحتمالی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ارزشهای مصرفکننده بر نگرانیهای زیستمحیطی با توجه به نقش تعدیلگر اعتماد به محصولات سبز میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان شهر رشت است که حداقل یک بار از محصولات سبز (آبمیوه شادلی و یا سنایچ) استفاده کرده بودند که با توجه به جامعه نامحدود، تعداد 384 نفر از آنها از طریق روش نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای ارزشهای مصرفکننده و نگرانیهای زیستمحیطی مهدسوکی و مهدسوکی (2016) و پرسشنامه محقق ساخته اعتماد به محصول سبز جمع-آوری شد که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامههای مذکور به ترتیب برابر با 912/0، 890/0 و 811/0 به دست آمد و روایی محتوا و سازه آنها نیز تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزار PLS Smart استفاده شد. نتایج نشان داد از بین ابعاد ارزش های مصرفکننده به ترتیب ارزشهای مشروط، شناختی و اجتماعی بیشترین تأثیر را بر نگرانی های زیستمحیطی دارند. اما تأثیر ارزشهای عملکردی و احساسی بر نگرانی های زیستمحیطی تأیید نشد. همچنین مشخص شد که اعتماد به محصولات سبز، رابطه ارزشهای عملکردی، احساسی و شناختی با نگرانی های زیستمحیطی را تعدیل می کند اما رابطه ارزش های اجتماعی و مشروط با نگرانی های زیستمحیطی را تعدیل نمیکند.
جبار باباشاهی؛ محمود محمدی؛ رضا قرائیپور؛ بقراط رشوند
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1394، ، صفحه 135-157
چکیده
یکی از دغدغههای اصلی سازمانهای صنعتی کشور، حفظ ارزشهای اسلامی و توسعه معنویت در سطح سازمان است که از رهگذر تقویت اقداماتی اعتمادساز همچون رعایت عدالت در پرداختها و رفتارهای مدیریتی، گزینش نیروهای کارآمد، پاسداشت تلاشهای نیروهای مجرب و حفظ آنها، حاکمکردن الگوی مناسب جانشینپروری، پیشگیری از تبعیض میان مدیران و کارکنان، ...
بیشتر
یکی از دغدغههای اصلی سازمانهای صنعتی کشور، حفظ ارزشهای اسلامی و توسعه معنویت در سطح سازمان است که از رهگذر تقویت اقداماتی اعتمادساز همچون رعایت عدالت در پرداختها و رفتارهای مدیریتی، گزینش نیروهای کارآمد، پاسداشت تلاشهای نیروهای مجرب و حفظ آنها، حاکمکردن الگوی مناسب جانشینپروری، پیشگیری از تبعیض میان مدیران و کارکنان، و استفاده از مدل مناسب ارزیابی عملکرد حاصل میشوند. پژوهش حاضر، تقویت فرهنگ سازمانی را از منظر اعتمادسازی و با نگاهی به ابتکارهای مدیریت منابع انسانی در یکی از سازمانهای صنعتی بزرگ کشور بررسی میکند. روش انجام پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی و علّی است. ابزار انجام پژوهش، پرسشنامه و نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که میان اعتماد و فرهنگ سازمانی، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین انجام اقدامات سازنده مدیریت منابع انسانی همچون ایجاد سیستم جبران خدمات مبتنی بر عملکرد، جذب و ارتقای شایستهمحور، مدیریت عملکرد نتیجهمحور، توانمندسازی کارکنان، تدوین شرح شغل و بهرهگیری از سازوکارهای جدید طراحی شغل و نظام مدیریت مسیر شغلی شایستهمحور، به جلب اعتماد کارکنان منجر میشود.