رفتار سازمانی
روح اله حسینی
چکیده
فرهنگ سازمانی مبتنی بر دانایی یکی از مؤلفههای مهم و اصلی دانش رفتاری در سازمانها است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری تفسیری فرهنگ سازمانی مبتنی بر دانایی است. این پژوهش بر مبنای پارادایم اثباتگرایی است و از لحاظ نوع و هدف پژوهش، کاربردی است. از نظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی- تحلیلی است. فرآیند انجام ...
بیشتر
فرهنگ سازمانی مبتنی بر دانایی یکی از مؤلفههای مهم و اصلی دانش رفتاری در سازمانها است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری تفسیری فرهنگ سازمانی مبتنی بر دانایی است. این پژوهش بر مبنای پارادایم اثباتگرایی است و از لحاظ نوع و هدف پژوهش، کاربردی است. از نظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی- تحلیلی است. فرآیند انجام این پژوهش شامل دو مرحلۀ اصلی رویکرد فازی یاگر و مدلسازی ساختاری -تفسیری است. جامعة آماری این پژوهش شامل کارشناسان و خبرگان دانشگاهی است که هفت نفر نمونه از آنها انتخاب شدند. در این مقاله، نخست، عناصر بااهمیت در فرهنگ سازمانی مبتنی بر دانایی با رویکرد فازی شناسایی میشوند و سپس با بهکارگیری روش مدلسازی ساختاری تفسیری، نوع روابط توسط خبرگان مشخص میشود. بر اساس تحلیل دادهها و با توجه به درجۀ عضویت ( )، هفت عنصر تعیین شدند. یافتههای پژوهش دربرگیرندۀ مدل یکپارچۀ ساختاری تفسیری (ISM) در سه سطح با توجه به روابط یکطرفه یا دوطرفه است. در پایینترین سطح، یعنی سطح سوم، تقویت ارتباطات و تعاملات، طراحی فرایندهای مشارکت و تقویت فضای کار گروهی قرار دارند که عناصر بانفوذ مدل شناخته شدند و در بالاترین سطح، مسئولیتپذیری همگانی قرار میگیرد که وابستهترین عنصر مدل است؛ زیرا با توجه به نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی، هرچه عناصر در سطح بالاتری قرار داشته باشند، قدرت تحریککنندگی آنها کمتر و میزان وابستگی بیشتر میشود. بینشی که این مدل به مدیران و تصمیمگیران میدهد، میتواند به آنها در تقویت فرهنگ سازمانی به منظور بهبود دانایی سازمانی کمک کند.
جبار باباشاهی؛ محمود محمدی؛ رضا قرائیپور؛ بقراط رشوند
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1394، ، صفحه 135-157
چکیده
یکی از دغدغههای اصلی سازمانهای صنعتی کشور، حفظ ارزشهای اسلامی و توسعه معنویت در سطح سازمان است که از رهگذر تقویت اقداماتی اعتمادساز همچون رعایت عدالت در پرداختها و رفتارهای مدیریتی، گزینش نیروهای کارآمد، پاسداشت تلاشهای نیروهای مجرب و حفظ آنها، حاکمکردن الگوی مناسب جانشینپروری، پیشگیری از تبعیض میان مدیران و کارکنان، ...
بیشتر
یکی از دغدغههای اصلی سازمانهای صنعتی کشور، حفظ ارزشهای اسلامی و توسعه معنویت در سطح سازمان است که از رهگذر تقویت اقداماتی اعتمادساز همچون رعایت عدالت در پرداختها و رفتارهای مدیریتی، گزینش نیروهای کارآمد، پاسداشت تلاشهای نیروهای مجرب و حفظ آنها، حاکمکردن الگوی مناسب جانشینپروری، پیشگیری از تبعیض میان مدیران و کارکنان، و استفاده از مدل مناسب ارزیابی عملکرد حاصل میشوند. پژوهش حاضر، تقویت فرهنگ سازمانی را از منظر اعتمادسازی و با نگاهی به ابتکارهای مدیریت منابع انسانی در یکی از سازمانهای صنعتی بزرگ کشور بررسی میکند. روش انجام پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی و علّی است. ابزار انجام پژوهش، پرسشنامه و نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که میان اعتماد و فرهنگ سازمانی، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین انجام اقدامات سازنده مدیریت منابع انسانی همچون ایجاد سیستم جبران خدمات مبتنی بر عملکرد، جذب و ارتقای شایستهمحور، مدیریت عملکرد نتیجهمحور، توانمندسازی کارکنان، تدوین شرح شغل و بهرهگیری از سازوکارهای جدید طراحی شغل و نظام مدیریت مسیر شغلی شایستهمحور، به جلب اعتماد کارکنان منجر میشود.